پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ بهار آبخورگ خوش آمدید . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ترديد
نوشته شده در یک شنبه 22 دی 1392
بازدید : 578
نویسنده : علی کریمی

 اگر خانواده ها در زمينه امر ازدواج به نظر فرزندان خود بيشتر اهميت داده و نظر آنها را جويا شوند بهتر مي توانند درزمان بروز مشکلات وي را ياري کند.

چند روزي بود که نسرين به شدت درگيرمسائل ازدواج بود ، زيرا يکي از دوستان پدر او در مورد پسرش آرش که 25سال بيشتر نداشت براي امر ازدواج صحبت کرده وتمايل خود را براي آمدن به خواستگاري نسرين نشان دادند و پدر نسرين نيز موافقت کرد . از آنجا که نسرين 18 سال بيشتر سن نداشت و هم چنين احساس مي کرد که هنوز براي ازدواج آمادگي لازم را ندارد دچار ترديد زيادي شده و به مخالفت با اين موضوع پرداخت، اما بالاخره خانواده آرش براي خواستگاري به منزل آنهاآمدند و نسرين با توجه به عدم علاقه ورغبت به اين امر و با اصرار والدينش به خواسته آنها جواب مثبت داد و با اجبار به عقد آرش درآمد. پس از 1سال نامزدي که زياد هم يکديگر را نمي ديدند، باهم ازدواج کردند. ولي نسرين همچنان در ترديد و شک به سر مي برد و به آرش بي علاقگي نشان مي داد و رابطه سردي با وي داشت دراين مدت آرش تمام سعي وتلاش خود را براي رضايت نسرين انجام واکثر وقت خود را در بيرون از خانه در جهت تامين هزينه ها ي زندگي سپري مي کرد و هيچ مشکل وکمبودي در زندگيشان وجود نداشت تا اينکه آرش از اين مسئله خسته شده بود در هنگام برگشتن به منزل در راه با دختري به نام مينا که مطلقه بوده وتنها زندگي مي کرد آشنا شد. پس از مدتي دوستي و معاشرت با وي رابطه آنها بسيار صميمي شده و اکثر وقت خودرا با يکديگر سپري مي کردند، و آرش نيز به دليل عدم توجهات نسرين به سمت مينا گرايش پيدا کرده بود. به مرور زمان نسرين متوجه تغييراتي که در آرش رخ داده بود شد و آرش را تحت نظر گرفت و متوجه رابطه او با مينا شد و پس از گفتگو با وي در اين زمينه آرش علت کار خود را عدم توجه به نيازهايش از سوي نسرين بيان کرد و اختلافات آنها بسيار زياد شد و براي مدتي از هم جدا زندگي و حتي تا پاي طلاق هم رفتند ولي با پا در مياني اطرافيان به مرکز مشاوره معرفي شدند که طي چند جلسه مشاوره توانستند خيلي از مهارتهاي زندگي را فرا بگيرند و به زندگي مشترک خود ادامه بدهند.

نظر کارشناس :

- اگر خانواده نسرين در زمينه امر ازدواج نظر فرزند خود را جويا شده بودند، بهتر مي توانستند درزمان بروز مشکلات وي را ياري کند.

- اگر نسرين بعد از پذيرش ازدواج به ارضاي نيازها و خواسته هاي همسرش توجه مي کرد، ازبروز مشکلات بعدي جلوگيري مي شد.

- اگر آرش بعد از بي توجهي نسرين علت را جويا شده و وي را در زمينه حل مشکلات وناملايمتها ياري مي داد ، به راحتي مي توانستند باکمک يکديگر مشکل را حل کنند.

- اگر در زمان بروز مشکل در روابط و تعاملات خود با يک متخصص مشورت مي کردند ، دچار چنين مشکلاتي نمي شدند. راهکارهاي پيشنهادي براي پيشگيري از بروز آسيب هاي احتمالي در زمينه ازدواج :

1. عدم اصرار و اجبار در زمينه ازدواج و کسب شناخت کافي نسبت به شرايط و معيارهاي ازدواج .

2. اهميت دادن زوجين به روابط بين فردي و تامين نيازهاي رواني – عاطفي و توجه به خواسته هاي يکديگر.

3. اهميت دادن زوجين به دوران نامزدي براي کسب شناخت بيشتراز يکديگر.

4. داشتن صبر در زمان بروز مشکلات و ناملايمتهاي زندگي و صرف وقت بيشتر براي حل آنها.


:: موضوعات مرتبط: مطالب اموزنده , ,



شکار1
نوشته شده در یک شنبه 22 دی 1392
بازدید : 729
نویسنده : علی کریمی

دود از خانه زندگی آنها فریاد می زد آن؛ دود دعوا و مشاجره زن و شوهری بود که به بهانه عدم تفاهم همدیگر را به باد کتک می گرفتند در بازی شطرنج آنها هیچ چیز جای خودش نبود راز عدم تفاهم آنها دور بودن جسم آنها از یکدیگر بود چگونه دو جسم دور ازهم می توانند روانهای خودرا برای با هم بودن متقاعد کنند درخت تمکین در خانه ای که خورشید عشق و محبت نمی تابید خشک و زرد شده بود آنها ازهم دورو دورترمی شدند ودیگر لباس همدیگرنبودند لباس آرامش، پوشش و تامین و لباس زندگی ... سه سال پیش خبر قتل کودکی 5 ساله بمب خبری در رسانه های یزد بود کودکی در آب خفه و رها شده بود کاراگاهان با جدیت انگیزه و اهداف قتل را رصد می کردند جای هیچ شک و تردیدی نبود که این شیوه ای انتقام جویانه است . پدرمقتول مردی کلاهبردار بود که برای منفعت طلبی آستینهایش را بالازده بود کاراگاهان با ارزیابی وضعیت خانوادگی مقتول متوجه شدند احتمالا شوهر با یک زن در ارتباط بوده و این ارتباط انگیزه بروزقتل را توسط زن یا خانواده وی ایجاد کرده است. شوهر حاضر به همکاری نمی شود و از خانمش می خواهد تا از پیگیری شکایت خود منصرف شود اما مادر مقتول از دوستی شوهرش با زنی که زندگیش را به تباهی کشیده پرده برمیدارد . بازجویی کارااگاهان پرده از جنایتی شیطانی برمیدارد. ... من زنی شوهردارم اما بااو خیلی خوب نیستم او مرد زندگی من نبود تا اینکه پای هوس این مرد وارد زندگی سردم می شود من زنی ناراضی از شوهر و او مردی ناراضی از زن ، معادله کاملا روشن است زنی که لباس زندگی ارضاء کننده ندارد و مردی که لباس زندگیش تمکین و تامین کننده نیست ما همدیگر را در کوچه غفلت همسرانمان پیدا کردیم درست وقتی که برهنه بودیم. ما با هم رابطه نامشروع داشتیم غریبه زندگیم؛ آرام آرام صاحب من شده بود و برای من تعیین تکلیف می کرد او مکرر مرا کتک می زد و باید به او می گفتم کجا و با کی بودم . خودم را برای فرار از دستش ناتوان می دیدم تا اینکه شیطان برای کشتن کودکش با من همکاری کرد من خاله کوچولوی معصوم شده بودم یک روز او را ازدر منزلشان دزدیدم ، به خانه بردم و با تشتی آب او را خفه کردم . من دور ازدستهای عدالت زندگی می کردم اما پنجه وجدان مرا عذاب می داد و نمی توانستم از او فرار کنم پدر مقتول هنوز هم مرا میکده عشرت خود می دید تا اینکه به او گفتم من بچه ات راکشتم اما پدر شهوت زده قادر به از دست دادن طعمه خود نبود انکار میکرد و می گفت تو دیوانه شدی اوحتی این موضوع را با پلیس مطرح نکرده بود ما دو سال پس ازقتل کودک بیچاره با هم دوست بودیم و شیطان ما را با هم آشتی داده بود تا آنکه در دامی که بافته بودم و بندی که ساخته بودم گرفتار شدم. شهروندان عزیز. امروز، دیروز ساده نیست روزگار جدیدی است شهوت شهرت دهکده جهانی است لازم است تا با مهارتهای ایمن کننده خانواده خود را از بلایای دوران آخرالزمان ایمن کنید. - رابطه زناشویی تب زندگی است این اولین و مهمترین رابطه زن و شوهری است زیاد ویا کم بودن این رابطه یعنی شما در معرض خطرید - اگر شما برای همسرانتان دوست نشوید بیرون از خانه تان دوستان فراوانی هستند که کم کاریهای شما را جبران می کنند ماهوارها و سایتها .... - اگر هنوز هم نیازهای زناشویی را زشت می بینید کسانی هستند که زشتی واقعی را برای همسرتان زیبا و لذت بخش نشان دهند. - به مهربانی و عشق ورزی عادت کنید همدم و آرامبخش هم باشید. - گفتمان عاشقانه و محبت آمیز هیچ چیز از زندگی شمارا کم نمی کند بلکه پیوند شما را مستحکم و ماندگار می کند. - در زندگی جدید مهارتهای جدیدی لازم است دیگر با الاغ ملا به مقصد نمی رسید.


:: موضوعات مرتبط: مطالب اموزنده , ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد